ایـלּ بـآر تـלּـهــآتــر از همیـشــﮧ . . .
ஜ..مـכتی است کفه ترازویم تعادل نــ ـ ـ ـכارכ... כستانم خالیست امـــا כلم پــ ـ ــ ـ ــرஜ
در سفر بودا به دهی زنی مجذوب سخنان او شد
و از او خواست تا مهمان وی باشد.
کدخدا به بودا گفت :
«این زن، هرزه است به خانهی او نروید»
بودا به کدخدا گفت :
«یکی از دستانت را به من بده»
کدخدا یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .
آنگاه بودا گفت :
«حالا کف بزن» کدخدا گفت: « هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند»
بودا پاسخ داد :
هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد،
مگر این که مردان نیز هرزه باشند .
مردان و پولهایشان از این زن، زنی هرزه ساختهاند .
به جای نگرانی برای من نگران خودت و مردان دهکده ات باش
نظرات شما عزیزان:
تویی تمام وجود من ، خودت را رها کن در آغوش من…
Say Hello
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 69
بازدید ماه : 134
بازدید کل : 188351
تعداد مطالب : 70
تعداد نظرات : 182
تعداد آنلاین : 1